در این بخش قصد داریم به معرفی تخصصی رایج ترین اصطلاحات حمل و نقل دریایی بپردازیم. حمل و نقل یکی از فعالیت های اساسی و روزمره است که بخش های مختلف جامعه را درگیر خود می کند.
دسترسی به دریا به عنوان مسیری آسان به کشورهای دیگر، مزیتی مهم برای هر کشوری به شمار میرود و حمل و نقل دریایی باعث میشود چرخهای اقتصاد یک کشور روانتر بچرخند.
ایران به دلیل دسترسی به آبهای آزاد از طریق خلیج فارس، به راحتی میتواند در زمینه حمل و نقل دریایی، به ویژه واردات کالا، فعالیت کند. در حال حاضر، چندین شرکت فعال در این حوزه مشغول به کار هستند.
در این میان، اصطلاحات خاصی بین این شرکتها و فعالان حوزه حمل و نقل دریایی رواج دارد که آشنایی با آنها برای همکاری ضروری است.
1. خطوط کشتیرانی منظم (Liner)
یکی از اصطلاحات رایج در حمل و نقل دریایی، خطوط کشتیرانی Liner است که به شرکت هایی اطلاق می شود که با داشتن کشتی های اختصاصی و برنامه های حمل ونقل منظم، بین بنادر مشخصی در حال فعالیت هستند. این کشتی ها در مسیرهای از پیش تعیین شده و با برنامه زمانی مشخص، کالا یا مسافران را جابجا می کنند.
بخش اصلی در این شرکت ها “اداره خط” است که وظایف مهمی از جمله مدیریت عملیات خط، نظارت بر سودآوری، تنظیم برنامه حرکت کشتی ها، و اداره نمایندگی ها در خارج از کشور را برعهده دارد.
مدیریت یک خط کشتیرانی پیچیده و نیازمند تبادل حجم زیادی از اطلاعات و اسناد حمل برای صدها محموله در هر سفر است. این خطوط کشتیرانی به عنوان “حمل کننده عمومی” (Common Carrier) شناخته می شوند و ممکن است عضو یک کنفرانس یا اتحادیه کشتیرانی باشند. برنامه زمانی حرکت خود را آگهی می کنند و آماده پذیرش هر کالای مناسب در صورت وجود فضای خالی در کشتی هستند.
در این خطوط منظم، کشتی هایی نظیر “رو-رو” (RO-RO)، “کانتینربر” (Container Carrier) و “کالای عمومی” (General Cargo) فعال هستند.
2. فورواردر (Forwarder)
اصطلاح فوروارد در زمینه حمل ونقل به مجموعه فعالیت هایی اطلاق می شود که شرکت های حمل ونقل بین المللی انجام می دهند. این فعالیت ها شامل هماهنگی های لازم برای نقل و انتقال کالاها، تنظیم بارنامه ها، و بستن قراردادهای مختلف بین فرستنده و گیرنده است. افرادی که این کارها را انجام می دهند، فورواردر نامیده می شوند.
در صورت تمایل به مطالعه بیشتر در این باره روی کلمه فورواردر کلیک نمایید.
وظایف اصلی فورواردرها عبارت اند از:
- بستن قرارداد حمل با صاحب کالا.
- بستن قرارداد با مؤسسات مختلف برای دریافت بارنامه.
- صدور بارنامه حمل.
- انجام تمامی امور گمرکی.
- اطلاع رسانی درباره زمان رسیدن کالا به مقصد.
- اعلام رسیدن بار به مقصد و تسویه حساب با هر دو طرف قرارداد.
3. حمل کننده یا کریر (Carrier)
به فرد یا شرکتی که در ازای دریافت کرایه، مسئولیت حمل کالا یا مسافر را از یک نقطه به نقطه دیگر برعهده دارد، “Carrier” گفته می شود. این حمل کننده ها به دو نوع تقسیم می شوند:
- حمل کننده عمومی (Common Carrier): کالاهای مشتریان مختلف را در مسیرهای تحت پوشش خود حمل می کند و از زمان دریافت در مبدأ تا تحویل در مقصد، مسئولیت کالا را برعهده دارد.
- حمل کننده خصوصی (Private Carrier): با مشتری قرارداد خاصی تنظیم می کند و ممکن است از برخی مسئولیت ها معاف شود. برای مثال، مالک یک کشتی که آن را به شخصی دیگر اجاره می دهد و در قرارداد خود را از برخی مسئولیت ها مبرا می کند.
- حمل کننده بدون کشتی (NVOC): این نوع حمل کننده بدون داشتن کشتی ملکی، بخشی از فضای کشتی را خریداری کرده و به این وسیله کالا را حمل می کند. NVOC ها برای مشتریان خود بارنامه ای مجزا صادر می کنند.
4. بارنامه (Bill of lading)
یکی از اسناد مهم در حمل و نقل دریایی، بارنامه است که هنگام تحویل بار به حمل کننده صادر می شود. این سند حاوی اطلاعاتی از قبیل نوع و مقدار کالا، مبدأ و مقصد حمل، شیوه حمل، وزن، ارزش کالا، و مشخصات شرکت تحویل دهنده است.
برخی انواع بارنامه ها عبارت اند از:
- بارنامه مستقیم: به حمل ونقلی اشاره دارد که در آن هیچ توقفی انجام نمی شود.
- بارنامه سراسری: در مواردی که حمل ونقل غیرمستقیم است و کالا بین چند وسیله جابجا می شود.
- بارنامه چارتر: برای کشتی های چارتری که به طور کامل اجاره می شوند.
- بارنامه دریایی کالای بارگیری شده: بیانگر این است که کالا در کشتی بارگیری شده است.
- بارنامه دریایی کالای دریافت شده: نشان می دهد کالا توسط متصدی حمل دریافت شده، اما بارگیری آن را تضمین نمی کند.
- بارنامه ترانشیپ: هنگامی استفاده می شود که کالا از یک کشتی به کشتی دیگری منتقل شود.
جهت مطالعه بیشتر در این باره روی عبارت بارنامه دریایی کلیک نمایید.
5. فرستنده و گیرنده
- فرستنده (Shipper): شخصی است که کالا را برای حمل به شرکت حمل ونقل می سپارد.
- گیرنده (Consignee): فردی که کالا برای او ارسال می شود، می تواند خریدار، کارگزار یا نماینده خریدار باشد.
- دریافت کننده (Receiver): کسی است که در بندر تخلیه، کالا را از حمل کننده دریایی تحویل می گیرد.
6. بارفرابر (Freight Forwarder)
بارفرابر واسطه ای در زنجیره حمل ونقل دریایی است که ترتیب حمل کالای دیگران را فراهم می کند.
خدمات آن ها شامل ارائه مشاوره درباره مسیر و روش حمل، رزرو فضای کشتی، پرداخت کرایه حمل، تهیه اسناد گمرکی، ترخیص کالا، بسته بندی، انبارداری، بیمه ترانزیت، و دسته بندی و باربندی کانتینر است. در واقع، بارفرابران همان NVOC ها هستند.
7. مطلع شونده (Notify Party)
فرد یا شرکتی که باید توسط حمل کننده از زمان رسیدن کشتی مطلع شود. این شخص می تواند گیرنده کالا، ترخیص کننده، فورواردر یا هر نهاد دیگری باشد که خواستار دریافت اطلاعیه ورود محموله است.
8. دموراژ (Demurrage)
دموراژ به معنای جریمه تأخیر در بازگرداندن کانتینر است که بر اساس روزهای تأخیر محاسبه می شود.
کشتی رانی ها کالاها را در کانتینرهای اجاره ای قرار می دهند و پس از تخلیه باید در مدت تعیین شده در قرارداد، کانتینر بازگردانده شود. در صورت تأخیر در بازگرداندن، هزینه دیرکرد یا دموراژ اعمال می شود.
در این باره بیشتر مطالعه بفرمایید: دموراژ چیست؟
9. دیسپچ (Dispatch)
در صورتی که کانتینر پیش از زمان مقرر در قرارداد به کشتی رانی بازگردانده شود، مبلغی به عنوان پاداش به اجاره کننده تعلق می گیرد که به آن دیسپاچ می گویند.
10. لی تایم (Lay Time)
مدت زمانی که بر اساس قرارداد برای تخلیه یا بارگیری محموله تعیین شده است، طی این مدت کشتی باید عملیات تخلیه یا بارگیری را انجام دهد.
11. ICD
ترمینالی کانتینری که در مکانی غیر از ساحل و دریا قرار دارد اما دارای تمام امکانات یک ترمینال بندری مانند گمرک و محوطه کانتینری است.
12. کراس استاف (Cross Stuffing)
کراس استاف (Cross Stuffing) یا تعویض محموله و کانتینر، روشی در حمل و نقل دریایی بین المللی است که در آن، کانتینر از روی یک کشتی به کشتی دیگر منتقل شده یا حتی در برخی موارد، محموله داخل کانتینر با محموله داخل کانتینر دیگر تعویض میشود.
در این باره بیشتر مطالعه بفرمایید: کراس استاف چیست؟
13. ترانشیپ (Transshipment)
ترانشیپ به معنای انتقال کالا از یک کشتی به کشتی دیگر در بندرهای واسط، که برای بنادری که امکان حمل مستقیم ندارند، مورد استفاده قرار می گیرد.
14. گروپاژ (Groupage)
این روش برای حمل خرده بارها استفاده می شود، یعنی زمانی که بار یک فرستنده کمتر از ظرفیت کامل یک کانتینر یا کامیون باشد. این بارها با محموله های دیگران در یک کانتینر قرار می گیرند و هزینه ها تقسیم می شود.
15. CY (Container Yard)
محوطه ای برای نگهداری کانتینر که حمل کننده یا نماینده آن کانتینر را از فرستنده دریافت می کند و یا پس از تخلیه به گیرنده تحویل می دهد.
16. CFS (Container Freight Station)
این ایستگاه مکانی است که کالاها برای بارگیری در کشتی یا تحویل به گیرنده پس از تخلیه در آن نگهداری می شوند.
17. FCL (Full Container Load)
اصطلاحی که زمانی استفاده می شود که یک کانتینر به طور کامل توسط فرستنده بارگیری شده و مستقیماً به کشتی رانی تحویل داده می شود.
18. LCL (Less than Container Load)
این اصطلاح به محموله هایی اشاره دارد که کمتر از ظرفیت یک کانتینر هستند و با محموله های دیگر در یک کانتینر قرار می گیرند.
- FCL/LCL: وقتی که محموله هایی برای چند گیرنده در یک مقصد در یک کانتینر فرستاده می شوند و باید پس از رسیدن به مقصد به طور دقیق تفکیک شوند.
- LCL/FCL: اصطلاحی که وقتی استفاده می شود که محموله های چند فرستنده برای یک گیرنده در یک کانتینر جمع آوری و ارسال شود.
- FCL/FCL: این عبارت به محموله هایی اشاره دارد که کل کانتینر توسط یک فرستنده برای یک گیرنده ارسال می شود.
19. Break Bulk
اصطلاح Break Bulk به حمل کالاهای فله بدون بسته بندی مانند آرد، شکر یا سیمان اشاره دارد.
20. FIO (Free In and Out)
اصطلاح FIO به زمانی اشاره دارد که فرستنده محموله علاوه بر کرایه حمل، مسئولیت بارگیری و تخلیه را نیز بر عهده دارد.
21. CSP (Container Service Port)
بندری که در آن عملیات حمل کانتینرهای FCL و LCL انجام می شود.
22. CST (Container Service Tariff)
دیگر اصطلاح در حمل ونقل دریایی، CST است که تعرفه مربوط به خدمات کانتینری است.
23. CT B/L (Combined Transport Bill of Lading)
بارنامه ای که برای حمل مرکب استفاده می شود.
24. MH (Merchant Haulage)
اصطلاح MH زمانی به کار می رود که مشتری هزینه حمل داخلی را پرداخت می کند و کانتینر را از محوطه کانتینری دریافت و پس از بارگیری بازمی گرداند.
25. SITC (Standard Intl. Trade Classification)
طبقهبندی استاندارد تجارت بینالمللی (SITC) یک روش استاندارد شده برای دستهبندی کالاها بر اساس معیارهای سازمان ملل است که در آمارهای مربوط به واردات و صادرات استفاده میشود.
26. Slot
اسلات جایگاهی مشخص در کشتی برای قرار گرفتن کانتینر می باشد.
27. Strip
استریپ اصطلاحی برای تخلیه و خارج کردن کالا از کانتینر است.
28. Stuff
استاف اصطلاحی برای بارگیری و پر کردن کانتینر می باشد.
29. Tandem
استفاده همزمان از دو جرثقیل برای افزایش قدرت جابجایی کانتینر.
30. TCSP (Through Container Service Port)
بندری چندمنظوره که خدمات FCL و LCL را ارائه می دهد و دارای محوطه کانتینری و ایستگاه بارچینی است.
31. TEU (Twenty Foot Equivalent Unit)
واحد معادل بیست پا یا 20 فوت (به انگلیسی: twenty-foot equivalent unit) (خلاصه شده و مرسوم TEU یا teu) یک واحد غیرمستقیم از ظرفیت بار است که اغلب برای توصیف ظرفیت کشتی کانتینری و پایانههای کانتینر استفاده میشود.
32. THC (Terminal Handling Charges)
هزینه های تخلیه، بارگیری و جابجایی در پایانه های کانتینری که توسط سازمان بنادر تعیین می شود.
یکی دیگر از اصطلاحات رایج در حمل و نقل دریایی، THC می باشد که مخفف عبارت Terminal Handling Charges است.
THC عبارت است از هزینه های ترمینالی برای بارگیری در مبدأ و تخلیه در مقصد که معمولاً مبدأ به عهده فروشنده و مقصد به عهده خریدار است، مگر اینکه توافق دیگری شده باشد.
33. Transfer Charges
هزینه های مرتبط با جابجایی کانتینر از محوطه بندر به انبار و بازگرداندن آن.
34. تحویل فاس (FAS – Free Alongside Ship)
تحویل فاس (FAS) اصطلاح دیگر در حوزه حمل و نقل دریایی است که زمانی که فروشنده مسئولیت تحویل کالا تا کنار کشتی را دارد و از آن به بعد تمامی مسئولیت ها بر عهده خریدار است.
35. فوب (FOB – Free on Board)
اصطلاح فوب به معنای تحویل کالا روی عرشه کشتی است. مسئولیت فروشنده تا زمانی که کالا کاملاً روی کشتی بارگیری شود، ادامه دارد.
36. تحویل از کشتی (Ex Ship)
تحویل کالا از کشتی به گیرنده، که می تواند خریدار، گمرک یا کشتی دیگر باشد.
37. راه نامه (Waybill)
راه نامه (Waybill) سندی که شرایط توافق بین فرستنده و شرکت حمل ونقل را مشخص می کند.
38. انبار تضمین دار (Bonded Warehouse)
انبار تضمین دار (Bonded Warehouse) محلی است که کالاهایی که عوارض آن ها پرداخت نشده، تا زمان خروج نگهداری می شوند.
39. بار فله ای بسته بندی شده (Break-bulk Cargo)
این نوع بار که معمولاً به شکل نیمه فله ای است و باید توسط کارگران ترمینال به صورت جداگانه حمل شود. محموله ها اغلب در جعبه ها یا کیسه ها بسته بندی شده و روی پالت قرار داده می شوند.
برای جابه جایی این بارها از تجهیزات بالابر کوچک مانند لیفتراک یا جرثقیل های کوچک استفاده می شود.
40. بار فله بدون بسته بندی (Bulk Cargo)
بارهایی که به صورت عمده و بدون بسته بندی خاص در وسایل نقلیه یا انبار حمل می شوند.
جابه جایی آن ها با پمپ ها، اسکوپ ها یا نوار نقاله صورت می گیرد. نمونه هایی از این نوع بار شامل غلات، زغال سنگ، نفت و مواد شیمیایی هستند.
41. محموله (Cargo)
این اصطلاح به اموال یا کالایی اشاره دارد که قرار است تحت شرایط مشخصی با وسایل نقلیه جابه جا شود. محموله ها عموماً با بارنامه حمل می شوند.
42. کالا (Commodity)
شرح مختصری از نوع کالای در حال حمل.
43. محموله (Consignment/Shipment)
مجوعه ای از کالاهایی که تحت یک بارنامه و در یک بازه زمانی مشخص از فرستنده به گیرنده منتقل می شوند..
44. تلفیق (Consolidation)
فرایند ادغام چندین محموله کوچک از فرستندگان مختلف به یک محموله بزرگ تر به منظور کاهش هزینه های حمل ونقل. ادغام محموله ها می تواند در داخل یا خارج از وسیله نقلیه صورت گیرد.
45. کانتینر (Container)
یک جعبه فولادی یا آلومینیومی قابل استفاده مجدد که محموله ها را در اندازه های استاندارد سازمان بین المللی (ISO) در خود جای می دهد.
در این باره بیشتر مطالعه نمایید: کانتینر چیست؟
46. زمان قطع (Cut-off Time)
یکی دیگر از اصطلاحات حمل و نقل دریایی زمان قطع (Cut-off time) می باشد. کات آف تایم آخرین مهلتی که یک کانتینر باید به ترمینال تحویل داده شود تا برای بارگیری بر روی بارج، کشتی، قطار یا کامیون برنامهریزیشده آماده شود.
47. کالاهای خطرناک (Dangerous Goods)
مواد یا کالاهایی که ممکن است در حمل ونقل خطراتی برای سلامت و ایمنی افراد ایجاد کنند.
48. سفر بدون بار (Dead-head)
بخشی از سفر حمل و نقل که در آن وسیله نقلیه بدون بار حرکت می کند.
49. وزن مرده (Deadweight)
دیگر اصطلاح رایج در حمل و نقل دریایی تناژ وزن مرده (به انگلیسی: Deadweight Tonnage یا DWT) به مجموع وزنی اشاره دارد که یک کشتی میتواند بدون به خطر انداختن ایمنی خود حمل کند. این وزن شامل وزن خود کشتی نمیشود و شامل مجموع وزن محموله، سوخت، آب شیرین، آب توازن، آذوقه، مسافران و خدمه است.
50. توضیحات کالا (Description of Goods)
توصیف کالاها به منظور شناسایی برای اهداف بانکی، گمرکی یا حمل ونقل.
51. مقصد (Destination)
نقطه نهایی که بار طبق قرارداد به آن منتقل می شود.
52. بازداشت (Detention)
هزینه ای که به دلیل استفاده بیش از حد از کانتینر از زمان حذف آن از ترمینال تا بازگشت به بندر اعمال می شود.
53. خدمات درب به درب (Door-to-Door)
نوعی سرویس حمل ونقل که در آن بار از مبدأ تا مقصد نهایی تحت یک قرارداد منتقل می شود.
54. درایاژ (Drayage)
حمل و نقل محلی، به طور معمول حرکت کامیون کانتینرها و تریلرها را به/ از یاردهای چندوجهی راه آهن و به/ از تأسیسات بندری توصیف میکند.
55. خدمات فیدر (Feeder Service)
یکی دیگر از اصطلاحات حمل و نقل دریایی، Feeder Service یا خدمات فیدر است. خدمات فیدر نقش مهمی در صنعت لجستیک و حمل و نقل ایفا میکنند و به حفظ جریان روان و کارآمد زنجیره تأمین جهانی کمک میکنند.
خدمات فیدر شامل استفاده از کشتیهای کانتینری کوچکتر به نام کشتیهای فیدر است که برای جابجایی بار بین بنادر منطقهای کوچکتر و بنادر اصلی و بزرگتر طراحی شدهاند.
56. FEU (Forty-foot Equivalent Unit)
اصطلاح FEU (Forty-foot Equivalent Unit) یک واحد اندازهگیری استاندارد است که برای اندازه کانتینرها استفاده می شود. یک FEU به طول ۴۰ فوت (حدود ۱۲ متر) است.
57. FIATA
فدراسیون بین المللی انجمن های حمل ونقل کالا یا Fiata، به شرح زیر خود را توصیف کرده است:
FIATA is a nongovernmental membership-based organization representing freight forwarders and logistics providers in some 150 countries.
ترجمه به فارسی: FIATA یک سازمان غیر دولتی و مبتنی بر عضویت است که نماینده شرکتهای فریت فورواردر و ارائهدهندگان خدمات لجستیک در حدود ۱۵۰ کشور میباشد.
فیاتا بزرگترین سازمان غیر دولتی (NGO) در حوزه حمل و نقل است که در سطح جهانی نفوذ دارد.
این سازمان نماینده صنعتی است که شامل حدود ۴۰,۰۰۰ شرکت لجستیکی و فریت فورواردر است و به عنوان معماران حمل و نقل شناخته میشوند.
این شرکتها تقریباً ۸ تا ۱۰ میلیون نفر را در ۱۵۰ کشور مختلف به استخدام دارند.
58. فریت فورواردر یا باربری (Freight Forwarder)
فریت فورواردر (Freight Forwarder) به شرکت یا فردی گفته میشود که با ارائه خدماتی مانند حمل و نقل، بستهبندی، امور گمرکی و مدیریت لجستیک، فرآیند انتقال محمولهها را از تجار و تولیدکنندگان به مقصد نهایی تسهیل میکند.
59. بین وجهی (Intermodal)
اصطلاح بین مدلی یا (Intermodal) یعنی حمل و نقل با استفاده از چندین وسیله نقلیه انجام شود، بدون آنکه کانتینر باز شود. از سوی دیگر، اگر کانتینر باز شده و محتویات آن تخلیه و مجدداً بارگیری شود و سپس با وسیله نقلیه دیگری منتقل گردد، این نوع حمل و نقل چندوجهی یا ترکیبی نامیده میشود.
60. اعتبارنامه (L/C)
یکی دیگر از اصطلاحات رایج در حمل و نقل دریایی، اصطلاح Letter of Credit می باشد که به معنی نامه ای است از بانک که به فروشنده امکان دریافت مبلغی معین تحت شرایط خاص را می دهد.
61. لویدز رجیستری (Lloyd’s’ Register)
سازمان Lloyd’s’ Register به بررسی و طبقه بندی کشتی ها می پردازد.
62. Lo-Lo
اصطلاح Lo-Lo، که مخفف Lift-on/Lift-off است، روشی برای بارگیری عمودی است. کشتیهای این نوع باربری، که به نام کشتی های Lo-Lo شناخته میشوند، محمولههای کانتینری و/یا کالاهای غیرکانتینری را با استفاده از جرثقیلهای روی عرشه (کشتیهای مجهز)، جرثقیلهای کناری اسکله، یا دستگاههای بارگیری روی اسکله جابجا میکنند.
63. ضرر و زیان (Loss and Damage)
اصطلاح Loss and Damage در حمل و نقل دریایی به معنای هرگونه آسیب یا از دست رفتن بار در طی حمل ونقل می باشد.
64. LTL (Less-Than-Truckload)
از دیگر اصطلاحات حمل و نقل دریایی، حمل و نقل بار کمتر از ظرفیت کامل کامیون (LTL) است که یعنی برای جابجایی محمولههایی استفاده میشود که نیازی به یک تریلر کامیون کامل ندارند. به طور کلی، بیشتر محمولههای LTL بین ۵۰۰ تا ۱۵۰۰۰ پوند وزن دارند، روی پالتها قرار میگیرند و تنها بخشی از ظرفیت یک تریلر را اشغال میکنند.
65. NVOCC (Non-Vessel Operating Common Carrier)
یک شرکت حمل و نقل دریایی که تمام خدمات مربوط به حمل و نقل را انجام میدهد، اما مالک کشتیهای خود نیست. این شرکت با اجاره یا خرید فضای موجود در کانتینرها فعالیت میکند و از بارنامه داخلی خود برای عقد قرارداد با مشتریان استفاده مینماید.
66. SOC (Shipper Owned Container)
یکی از دیگر از اصطلاحات حمل و نقل دریایی، SOC (Shipper Owned Container) می باشد. کانتینرهای SOC تحت مالکیت یک فرستنده کالا (فرد) و یا تجارتی هستند که نیاز به جابجایی کالا در فواصل طولانی دارند و می توانند بصورت بخشی از محموله به خریدار فروخته شوند.
67. COC (Carrier Owned Container)
اصطلاح COC یعنی اگر یک کانتینر متعلق به یک شرکت حمل و نقل (خط کانتینری یا شرکت کشتیرانی) باشد، آن شرکت مسئولیت کانتینر را بر عهده دارد و کنترل بخش عمدهای از زنجیره حمل و نقلی که به آن کانتینر مربوط میشود را در دست دارد.